نقش راهبردی ایران وکشتیرانی جمهوری اسلامی ایران درکریدورشمال – جنوب

با توجه به افزایش اهمیت کریدور شمال – جنوب در ژئوپلیتیک اوراسیا، ایران راهبرد مهمی با هدف بهره‌برداری از مزایای این پروژه لجستیکی و ارتقای جایگاه شرکت‌های ملی مانند گروه IRISL اتخاذ کرده است.

به گزارش اقتصاد ملت به نقل از روابط عمومی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران؛ این کریدور، شبکه‌ای چندوجهی از مسیر‌های کشتی، ریلی و جاده‌ای است که هدف آن اتصال روسیه به هند از طریق کشور‌های منطقه دریای خزر به ویژه ایران است.

قرارداد اولیه برای ایجاد پروژه INSTC در سال ۲۰۰۲ میلادی بین روسیه، هند و ایران امضا شد. این کریدور، استراتژیک است، زیرا در مقایسه با مسیر دریایی از طریق کانال سوئز کوتاه‌ترین مسیر برای ورود به اقیانوس هند و خلیج فارس و در نتیجه کاهش هزینه‌های حمل‌و‌نقل است.

کریدور شمال – جنوب دارای سه شاخه است: بخش ترانس خزر (از طریق بنادر دریای خزر)، بخش غربی (از طریق جمهوری آذربایجان) و مسیر شرقی (از طریق قزاقستان و ترکمنستان). ایران با داشتن بنادر مهم در دریای خزر (آستارا، انزلی، کاسپین، نوشهر و امیر آباد) و موقعیت مهم خود در خلیج فارس با دسترسی به آب‌های بین‌المللی، نقشی حیاتی در پیوند بین‌المللی ایفا می‌کند.

در نشست سران سازمان همکاری اقتصادی (ECO) در تاشکند در ۹ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی، قزاقستان، روسیه، ایران و ترکمنستان در راستای پیشبرد نقشه راه توسعه INSTC توافق کردند. این طرح افزایش ظرفیت مسیر لجستیکی را به ۱۵ میلیون تُن تا سال ۲۰۲۷ میلادی امکان پذیر می‌کند.

**  اهمیت شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران

استراتژی ایران در INSTC شامل رویکرد چند وجهی بوده که بر تقویت سرمایه گذاری، زیرساخت‌ها و بهینه سازی لجستیک حمل‌و‌نقل متمرکز است. اهداف کلیدی شامل اولویت‌بندی سرمایه‌گذاری‌ها در توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل مانند ساخت‌وساز، نوسازی و ارتقاء انبارها برای تسهیل جابه‌جایی کارآمد محموله است.

در این راستا، شناسایی و اولویت‌بندی پروژه‌های با پتانسیل بالا برای جذب محموله‌ها در امتداد INSTC مورد تأکید است که توسط ناوگان گسترده‌ای از TEU (واحد معادل بیست فوت) و FEU  (واحد معادل چهل فوت) کانتینرها، از جمله واحدهای یخچال‌دار پشتیبانی می‌شود. علاوه بر این، ایران قصد دارد ناوگان خود را از لوکوموتیوهای برقی خط اصلی، واگن‌های باری و مدرن کانتینری تقویت و ظرفیت حمل‌و‌نقل خود را افزایش دهد.

دستیابی به ناوگان همه‌کاره از کشتی‌ها، از حامل غلات گرفته تا Ro-Pax و کشتی‌های ناوبری رودخانه-دریایی، به ویژه در دریای خزر، همچنان یک نقطه مهم محسوب می‌شود. همچنین، تقویت تسهیلات حمل‌و‌نقل در نقاط کلیدی بین ایران، آذربایجان و ترکمنستان یک جنبه حیاتی از برنامه تهران است. علاوه بر این، ایران توافقنامه‌ها و اقداماتی را برای تسهیل تجارت متقابل و ایجاد مناطق آزاد تجاری در امتداد کریدور بین‌المللی دنبال می‌کند.

مذاکرات برای اعمال نرخ‌های استاندارد حمل‌و‌نقل و ایجاد یک بانک اختصاصی روسیه-ایرانی جهت ارائه خدمات، نشان دهنده تعهد جمهوری اسلامی ایران به تسهیل خدمات حمل‌و‌نقل است. در نهایت، ابتکارات ترویج استفاده از ارزهای ملی برای تسویه حساب بین شرکت‌های حمل‌ونقل ایرانی و سایر کشورهایی که در امتداد بخش‌های ایرانی INSTC فعالیت می‌کنند، نشان‌دهنده رویکرد جامع ایران برای تقویت کارایی و جذابیت کریدور است.

گروه IRISL  (گروه خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران) با داشتن بزرگترین ناوگان کشتیرانی در خاورمیانه و دریای خزر، یکی از سرمایه‌های اصلی ایران در سیاست توسعه پروژه INSTC است. این گروه، نهادی است که خدمات لجستیکی گسترده‌ای را ارائه می‌دهد که در مناطق کلیدی از جمله آسیا، اقیانوس آرام، کشورهای مستقل مشترک المنافع، شبه قاره هند، خاورمیانه، اروپا، ترکیه، آفریقا و آمریکای جنوبی گسترش می‌یابد. با داشتن یک شبکه جهانی قوی، در حمل‌و‌نقل چندوجهی از طریق دریا، راه آهن و جاده؛ خدمات جامعی را شامل بنادر، بیمه، پایانه‌های دریایی و لجستیک حمل‌و‌نقل ارائه می‌کند.

این شرکت دارای ناوگانی متشکل از ۱۳۹ کشتی متشکل از  کشتی‌های کانتینری، کشتی‌های فله‌بر، کشتی‌های چند منظوره، تانکر، بارج، کشتی‌های مسافربری و خدماتی است. این ناوگان با ظرفیت حمل ۵ میلیون تُن وزن مرده (DWT)، شرکت را قادر می‌سازد تا انواع محموله‌های مختلف را در مسیرهای جهانی حمل کند.

سیاست گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در INSTC با هدف تقویت روابط با روسیه و کشورهای CIS و همچنین تمرکز بر اتصال بنادر جنوبی ایران است. این استراتژی شامل سرمایه گذاری‌های قابل توجهی در تقویت زیرساخت‌ها و قابلیت‌های بندر سالیانکا برای تسهیل تجارت و حمل‌و‌نقل در طول این کریدور است.

بندر سالیانکا به عنوان عنصر کلیدی ایران در INSTC عمل می‌کند و مسیری مطمئن و قابل اعتماد برای مبادله کالاهای ضروری بین ایران و روسیه ارائه می‌دهد. IRISL از سال ۲۰۲۲ میلادی تاکنون سرمایه گذاری قابل توجهی بالغ بر ۱۰ میلیون دلار انجام داده که شامل خرید اولیه ۵۳ درصد از سهام این بندر می‌شود. علاوه بر این، شرکت خطوط کشتیرانی دریای خزر وابسته به جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی، ۵۳ درصد از سهام شرکت «بندر آستراخانسکی» را با هدف تسهیل دسترسی به کشتی‌های خود به بنادر آستاراخان روسیه به دست آورد. در میان ۱۳ بندر واقع در منطقه اقتصادی آستراخان روسیه، بندر سالیانکا به عنوان فعال‌ترین و محوری‌ترین هاب برای حمل‌و‌نقل بار است و نقش خود را به عنوان یک پیوند تجاری دریایی مهم بین ایران و روسیه تقویت می‌کند.

* * دلیل اهمیت راهبردی کریدور شمال – جنوب

در میان بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی کنونی، برخی از کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)  در حال تعدیل رویکردهای تجارت خارجی خود و ایجاد مسیرهای لجستیکی جدید هستند. INSTC که در ابتدا توسط روسیه، هند و ایران پیشنهاد شد، با هدف ارائه یک جایگزین کوتاه‌تر برای مسیر دریایی عبور از کانال سوئز است. این امر منجر به زمان تحویل سریع‌تر کالا و کاهش هزینه‌های حمل‌و‌نقل در طول فعالیت‌های تجاری می‌شود.

علاوه بر این، طبق برآورد بانک توسعه اوراسیا، انتقال کانتینری از حمل‌و‌نقل دریایی به راه آهن در کریدور شمال-جنوب می‌تواند انتشار گازهای گلخانه‌ای را حداقل تا ۲۵ درصد کاهش دهد. این کریدور با استفاده از چندین حالت حمل‌و‌نقل، امکان جابه‌جایی بار از طریق جاده، راه آهن و دریا و همچنین استفاده از کشتی‌های مختلط رودخانه و دریا را فراهم می‌کند.

در حالی‌که چین از کشورهای آسیای مرکزی برای استفاده از کریدور افغانستان-پاکستان و بندر کراچی برای دسترسی به دریا حمایت می‌کند، ایران ارتباط مستقیم و امن‌تری ارائه می‌دهد. این مسیر منطقه آشفته دو کشور را دور می‌زند و از چالش ترانزیت کالاهای هندی از طریق پاکستان که مسیری مشکل ساز است، جلوگیری می‌کند. بندر عمیق گوادر پاکستان که توسط چین تأمین مالی می‌شود، در ۷۲ کیلومتری شرق چابهار است. با وجود این، مزیت استراتژیک و جذابیت قابل توجه بنادر ایران، پکن را بر آن داشته تا در این زیرساخت‌ها نیز سرمایه گذاری کند.

در مقایسه با پاکستان و افغانستان، ایران با ثبات‌تر و امن‌تر تلقی می‌شود. این کشور روابط دیپلماتیک مطلوبی با هند و چین دارد. در نتیجه، تهران به طور فعال خود را به عنوان یک شریک تجاری مهم برای بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی قرار می‌دهد.

 همچنین، مسیر نوظهور دریای خزر به عنوان موازنه‌ای برای نفوذ ترکیه در منطقه عمل می‌کند. این مسیر شبکه‌های ایجاد شده توسط آنکارا و غرب را به چالش می‌کشد که هدف آنها محدود کردن یا حذف نفوذ روسیه است.

ایران با داشتن بنادر در دریای خزر، مناطق ویژه اقتصادی (SEZ)، مناطق آزاد اقتصادی (FEZ)، توافقنامه تجارت ترجیحی (PTA) با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و دسترسی استراتژیک خود به خلیج فارس و آب‌های دریای خزر، خود را به عنوان یک هاب محوری در شبکه‌های INSTC و منطقه‌ای قرار داده است.

دولت سیزدهم سیاست نگاه به شرق و دیپلماسی اقتصادی را در کنار تقویت منطقه‌گرایی و در نتیجه بهبود روابط با کشورهای همسایه در اولویت قرار داده است و این رویکرد به طور قابل توجهی جذابیت ایران را برای سرمایه گذاری از سوی ذی‌نفعان اوراسیا افزایش داده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *