گفت و گو با کارآفرین جوان پیرامون ایده های نوین برای اداره اقتصاد کشور

به گزارش اقتصاد ملت؛ فرشید قاسمی تکنوکرات جوانی است که اعتقاد دارد سپهر مدیریتی ایران با استفاده از ویژگی های بومی و سرزمینی و گنجینه ذی قیمت جوانان تحصیلکرده ، باهوش و مستعد نیاز به تغییری بنیادین دارد ؛ تغییراتی که از هم اکنون می توان آن را در روند چینش وزیران و مدیران میانی دولت چهاردهم کلید زد . در این باره گفت وگویی را با وی ترتیب داده ایم که در ادامه میخوانید:

ارزیابی شما از شرایط فعلی اقتصاد کشور چیست ؟ آیا امیدی به بهبود اوضاع می رود ؟

بهبود و احیای اقتصادی در شرایط فعلی  آسان نیست. بدترین حالت پیش رو ، یک رکود اقتصادی بزرگ تر است که امکان بروز آن وجود دارد. الان نرخ بیکاری نزدیک به نرخی هست که در رکودهای بزرگ رخ میدهد. در چنین شرایطی مردمی که درآمد ندارند از پس اندازشان خرج می کنند. ترازنامه شرکت ها هم افول آنها را نشان می دهد.پیش بینی این است که با تداوم این شرایط تعداد زیادی از شرکت ها ورشکسته خواهند شد، بانک ها هم وام های زیادی داده اند که بسیاری از آنها وصول نمی شوند و این اثر آبشاری به طور مداوم ادامه خواهد داشت و بدون کمک دولت قابل حل نخواهد بود.

ریشه این مشکلات در چیست ؟ نقدینگی ؟

مشکل فقط میزان نقدینگی نیست، بلکه طراحی برنامه هایی که به اجرا گذاشته می شوند ضعیف است. این نقدینگی ها به جایی نرفته که بیش از همه به آن نیاز است. این پول ها باید برای بهبود کیفیت زندگی مردم و همچنین محافظت از آسیب پذیرترین قشر جامعه هزینه شود اما این قشر از مردم پولی دریافت نمی کنند.برنامه های دولت باید با استفاده از فکرهای خلاق،جوان و کارآمد  به گونه ای طراحی شوند که نقدینگی به سمت بخش های موثر اقتصاد حرکت کند تا مردم از عواید آن منتفع شوند.

شما نگاه متفاوتی بر مقوله وزارت خانه و دولتمداری در ایران دارید درباره این دیدگاه و آینده لطفا برای خوانندگان ما توضیح دهید

از دید من کشور ما به وزارتخانه‌ای تحت عنوان «وزارت آینده» نیاز دارد . بسیاری از مدیران و متفکران معاصر معتقدند که کشورهایی که تمرکز خود را بر زمان حال و بدتر از آن بر زمان گذشته معطوف کرده‌اند، سهمی از آینده‌ی جهان نخواهند داشت.هیچ‌کس منکر آن نیست که باید به آینده فکر کرد. اما فکر می‌کنم تاکید بر در نظر گرفتن آینده به عنوان بخشی از ساختار اجرایی دولت‌ها در زمان حال، می‌تواند یک گام در جهت عملی‌تر شدن این نگرش باشد.به عنوان یک نظر شخصی، معتقدم امروز در دنیا کشورهایی وجود دارند که بهتر است به جای دغدغه‌  بقا برای آینده، صرفاً هدف خود را بر حفظ نام‌های خود در کتاب های تاریخ آینده متمرکز کنند. چرا که این هم خود هدف بزرگی است و هر قومی، شایسته‌ این سرنوشت نیست. چنانکه در گذشته نیز اقوام زیادی بوده‌اند که نامی از آنها در خاطره‌ها باقی نمانده است.

وجود وزارت‌خانه‌هایی با نام‌های نامتعارف یا کمتر شنیده شده، چندان غیرمنتظره نیست. امارات، دو وزارتخانه به نام‌های تساهل و سعادت دارد که اتفاقاً نقش برجسته‌ای در سیاست‌گذاری‌های این کشور ایفا می کنند.

چه خوب است که شرکت ها هم بخشی برای آینده و برنامه های آینده، اتاق فکر منظمی برای مدیریت بهتر منابعشان داشته باشند تا به طور پیوسته پیشرفت ها را بررسی کنند و ایده های درست تری جلوی راه تصمیم گیرندگان بگذارند. متاسفانه این موضوع با وجود بدیهی بودن در بسیاری از شرکت های بزرگ کشور انجام نمی شود و به همین دلیل منابع و نقدینگی زیادی از دست می رود.

در کشورهایی که این کار صورت گرفته نکته ایی که برای من تامل برانگیز است میزان Agilityموجود در وزارتخانه های آنها است. اینکه در این کشورها برای موضوع آینده و آینده پژوهی، وزارتخانه ایی مستقل در نظر گرفته اند نشانه اهمیت موضوع برای تعیین سهم هر کشور در آینده و سیاست گذاری های کلان در این زمینه است ولی اینکه این وظیفه بسیار مهم توسط وزارتخانه ای پیاده سازی و اجرا شود از چابکی باورنکردنی آنها حکایت دارد.

نمی دانم لغات آینده پژوهشی چقدر می تواند به موضوع بالا مرتبط باشد،(ارتباط مفهومی ) ولی می دانم که این دانش در کشورمان هنوز  دچار فقر توجه زیادی است ،یعنی یا آنقدر پیچیده توضیح داده می شود که برای خودم من هنوز جذابیت آکادمیک پیدا نکرده و یا برای پیدا کردن منابع و مصداق ها باید کلی جستجو شود و بعد هم بنشینی فکر کنی که این حرکت می تواند مصداقی از این موضوع باشد یا خیر ،ولی اگر در سطح خرد و شخصی بخواهم به این موضوع نگاه کنم ،هریک از ما باید در سر فصل ذهنی و برنامه ریزی خودمان باید حتما وزارت آینده را تشکیل دهیم.

بهترین سرمایه گذاری ها  درباره مواردی است که در آینده نقش جدی را در اختیار خواهند داشت به همین خاطر نیز لازم است تا همواره آینده نگری خوبی داشته باشیم. بهترین ایده ها باید در همین زمینه و با توجه به آینده باشد تحت این شرایط ریسک کردن امری کاملا طبیعی و منطقی است . اولویت اول باید خلق ثروت باشد . سرمایه باید همواره در گردش و در راستای ایجاد ارزش و سرمایه های دیگر باشد به همین خاطر ذخیره سازی و کنار گذاشتن آنها کاملا اشتباه است.حرف دولت به مردم بایستی این باشد که« ما هستیم تا به شما اجازه ندهیم رویاهایتان را فراموش کنید» و بدین صورت با تصمیمات و انتخاب های درست شادی، نشاط و خوشخبتی را به زندگی مردم برگردانیم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *