دکتر سیدمجتبی خیامنکویی معاون وزیر و رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی با حضور در برنامه صف اول شبکه خبر در خصوص عملکرد این سازمان در دولت سیزدهم گزارشی ارائه کرد که متن کامل این گزارش در ادامه از نظرتان میگذرد:
به گزارش اقتصاد ملت؛ * آقای دکتر یکی از موضوعات مهمی که در دهه سوم قرن بیستویکم همه مسئولان و حکمرانان جهانی را دچار دغدغه کرده؛ موضوع امنیتغذایی است که ممکن است غذا و محصولات راهبردی به اندازه کافی برای تأمین نیاز همه مردم وجود نداشته باشد. ما الان در دنیا چه وضعی داریم و در ایران وضعیت ما چطور است؟
بحث امنیتغذایی شاید همانطور که به درستی اشاره کردید؛ بعد از جنگ اوکراین و روسیه یک جایگاه ویژهای را پیدا کرد. قبل از این اهمیت آن آشکار بود، اما به جهت اینکه کشورها قادر بودند با خریدی که از بقیه کشورها به راحتی انجام میدهند نیاز خود را تأمین کنند؛ این موضوع به عنوان یک معضل و یک مشکل در دستور کارشان نبود. اما شما ملاحظه کردید در جنگ اوکراین و روسیه برای ۵۰۰ هزار تن گندم بین چند کشور چقدر معارضه شد و به یک معضل و مشکل تبدیل شد؛ بنابراین امروز بحث امنیتغذایی تقریباً روی میز تمام کشورها به عنوان مساله درجه یک قرار گرفته است.
در طول این سالها مقاممعظمرهبری همواره تأکید میکردند، اما حالا شاید ما کمتر توجه میکردیم. سال گذشته در دیدار با هیاتدولت فرمودند که مساله امنیتغذایی مساله درجه یک کشور است و توجه مسئولان و در حقیقت مسئولان نظام در ردههای مختلف را به این موضوع معطوف کرده است. ما در این اتفاقاتی که افتاد؛ هم شاهد کاهش عرضه محصولات غذایی در دنیا بودهایم و هم در موقعیتی هم شاهد رشد قیمت شگفتانگیز آن در مواردی تا دو و سه برابر بودهایم و این به سمتی رفت که کشورها به فکر افتادند که بتوانند در حوزه حداقل محصولات راهبردی یک تمهیداتی را برای تأمین آن بیندیشند.
اول اینکه من یک تعریفی از حوزه امنیتغذایی داشته باشم که چون یک تعریفی تقریباً ۲۷ یا ۲۸ سال پیش مطرح بود که صرفاً این بود که اگر یک کشوری بتواند غذای موردنیاز خود را تأمین کند؛ چه توسط واردات و چه از طریق تولید داخل و مطابق با نیاز خود تأمین کند؛ یعنی به امنیتغذایی دست پیدا کرده است. اما امروز در دنیا تعریف امنیتغذایی این نیست و حداقل باید چهار مؤلفه اتفاق بیفتد.
یکی بحث فراهمی است؛ اینکه بتوانند تأمین کنند یا تولید. دوم دسترسی است. اگر مردم از لحاظ توانمندی اقتصادی قابلیت خرید موادغذایی را نداشته باشند که بتوانند برای یک زندگی فعال نیاز مغذی خود را تأمین کنند؛ بنابراین ما به امنیتغذایی دست پیدا نکردهایم. سوم بحث سلامت است. یعنی غذایی که کشوری تولید یا وارد میکند؛ باید بتواند یک غذایی باشد که از سلامت لازم برخوردار باشد و چهارمین عنصر بحث پایداری است. یعنی اگر ما بخواهیم به یک امنیتغذایی پایدار دست پیدا کنیم؛ باید به گونهای نباشد که یکسال نیازمان را تأمین کنیم و سال دیگر در اثر مشکلات اقلیم یا سایر مشکلات ما دچار مشکل تأمین شویم؛ بنابراین این چهار مؤلفه حداقل مؤلفههایی است که برای بحث امنیتغذایی ما باید در نظر بگیریم.
* ما در ایران وضعیتمان در مورد این چهار مؤلفه چطور است؟
روزی که انقلاب پیروز شد؛ ما ۳۶ میلیون جمعیت داشتیم و ۲۵ میلیون تن تولیدات غذایی ما بوده است. در ظرف ۴۴ سالی که از انقلاباسلامی میگذرد؛ تولید بخش کشاورزی کشور ۵ برابر شده است. الان ۱۲۵ میلیون تن تولید بخش کشاورزی ما است و این میزان در حقیقت در طول این مدت حدود ۴۰ درصد آن ناشی از افزایش سطح زیرکشت بوده است، اما بیش از ۶۰ درصد آن ناشی از رسوخ دانشوفناوری بوده که اتفاق افتاده است؛ بنابراین در شرایط موجود حدود ۸۰ درصد از نیاز مردم را تأمین میکنیم. اگر بخواهیم آمار نسبتاً دقیقی بدهیم؛ برای حدود ۲۰ درصد سالیانه بنا به توان دولتها و تصمیماتی که میگیرند؛ بین ۱۰ تا ۱۶ میلیارد دلار برای تامین آن 20 درصد ارز از کشور خارج میشود.
* برای واردات؟
بله برای واردات.
* این موادغذایی که وارد میکنیم یا موادغذایی که منظور شما است؛ چه میزان است؟ کالاها و محصولات راهبردی است یا همه محصولات کشاورزی هستند؟
تقریباً حدود ۲۰ و چند درصد از این ارز فقط صرف واردات روغن میشود. متأسفانه یکی از مشکلاتی که در کشور داریم؛ میزان مصرف روغن است که مصرف بالایی است. یعنی بالای ۲۳ یا ۲۴ کیلو میزان سرانه مصرف ما است و این شرایط را به گونهای سوق داده که سالیانه بیش از ۲ میلیون تن نیاز به روغن داریم و تنها ۷ درصد از این میزان در داخل کشور تولید میشود؛ بنابراین بالغ بر ۹۰ درصد را باید به کشور وارد کنیم.
البته خوراک داموطیور و کنجالههای مختلف دانههای روغنی است، اینها مجموعاً ۵۰ درصد از واردات ما در حوزه موادغذایی را به خود اختصاص میدهد. در مقوله برنج هم ما تقریباً طی سالهای متفاوت بین ۲ تا ۲ونیم میلیون تن نوسان تولید داشتهایم. میانگین تقریباً سالی یک میلیون تن واردات برنج داریم که این قسمت عمده از واردات ما است. یک بخشی هم محصولات فناورانه است.
این در حقیقت در بحث واردات است، اما سؤالی که در پیشروی ما قرار دارد؛ اینکه هر چقدر رو به جلو برویم؛ آیا امکان تأمین محصولات راهبردی در داخل کشور فراهم است یا خیر؟ آیا میتوانیم به مرز خودکفایی که مورد تأکید مسئولان ارشد نظام است؛ برسیم یا اینکه بیشتر یک شعار است؟ حقیقتاً اگر بخواهیم تحلیل کنیم؛ چالشهای زیادی پیشروی ما قرار دارد. ما کشوری خشک و نیمهخشک هستیم و میزان بارندگی ما در طول سه دهه گذشته از ۲۵۰ میلیمتر به ۲۲۰ میلیمتر کاهش پیدا کرده است؛ بنابراین به سمت خشکسالی بیشتر سوق پیدا میکنیم.
از طرفی دیگر در دنیا شاهد تغییر اقلیم هستیم که این تغییر اقلیم کشور ما هم از آن مستثنی نیست. آخرین مقالاتی که در خصوص تغییر اقلیم در دنیا منتشر شده است؛ هر یک درجه سانتیگرادی که دمای زمین افزایش پیدا میکند؛ به طور متوسط ۱۰ تا ۱۵ درصد محصولات کشاورزی کاهش پیدا میکند. بنابراین این چالش را هم داریم از آن طرف در داخل کشور هم منابع آبی کاهش پیدا کرده است. یک روز در بخش کشاورزی ۹۶ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکردیم؛ الان آمار متفاوت است، اما چیزی حدود ۸۲ میلیارد متر مکعب در بخش کشاورزی آماری است که وزارت نیرو میگوید. حالا آماری که بخش کشاورزی عنوان میکند؛ کمتر است. از طرفی متأسفانه استفاده درستی از منابع خاکی خود نکردهایم و خاک کشورمان را به سمت فقر پیش بردهایم. خاکهای ما در حقیقت آن غنیسازی لازم را ندارند؛ بنابراین ملاحظه میکنید مؤلفههای زیادی داریم که میزان تولید در آینده کاهش پیدا کند. در حالی که روند رشد جمعیت ما ۱۴۳۰ از ۸۷ میلیون فعلی به ۱۰۳ میلیون میرسد و ما برای ۱۰۳ میلیون نفر جمعیت حداقل ۱۷۵ میلیون تن تا ۱۸۰ میلیون تن نیاز داریم. یعنی باید ۵۵ میلیون تن به تولید فعلیمان اضافه شود. حالا با این محدودیت آیا امکانپذیر هست یا نیست؟ این پاسخ را باید امروز به مردممان بدهیم.
* جناب دکتر کشورهای دیگر برای ایجاد امنیتغذایی روشهای متعددی را دنبال میکنند. از استفاده از دانشبنیان در حوزه کشاورزی که محصولات کشاورزی بهرهوری بالاتری داشته باشند تا تغییر الگویکشت تا حتی کشت فراسرزمینی. ما یک گزارشی را در مورد تغییر الگویکشت در ایران میبینیم بعد راجع به این موضوع صحبت میکنیم که ما در کشور نسبت به دنیا کجای مساله قرار داریم.
الگویکشت برای کشوری مثل ما که خشک و نیمهخشک است؛ از یک جایگاه کانونی برخوردار است. در صورتی که همچنان میبینیم در برخی از استانها برنج میکارند به صورت غرق آبی که اصلاً آبی وجود ندارد و دچار حتی در زمینه آب آشامیدنی هم دچار تنش آبی هستند. شما به عنوان کسی که ناظر بر اجرای الگویکشت هستید؛ بعد از ارزیابیتان از این یکسال گذشته که موضوع الگویکشت مطرح شده؛ چیست و کجای کار هستیم؟
چون فرمایش آخر شما روی بحث دانشبنیان شدن بخش کشاورزی بود که یکی از مهمترین مؤلفههای آن هم الگویکشت است؛ اشاره کنم که راه برونرفت بخش کشاورزی برای اینکه بتوانیم مشکلات این بخش را حل کنیم و غذای مردم را در داخل کشور به ویژه محصولات راهبردی را تأمین کنیم؛ فقط و فقط دانشبنیان شدن بخش کشاورزی، محصول دانشبنیان شدن بخش کشاورزی، ارتقاء بهرهوری هم از بعد کمی و هم از بعد کیفی است که در الگویکشت اشاره میکنم این دو هدف را به عنوان یکی از مؤلفهها دنبال میکنیم. یکی دیگر از آثار دانشبنیان شدن بخش کشاورزی حفظ منابع پایه است؛ یعنی هم آب و هم خاک. در بحث الگویکشت هم همین پیشبینی شده است که اگر میخواهیم کشاورزی را دانشبنیان کنیم؛ باید میزان استفاده از آب را کاهش دهیم. به همین دلیل هم در برنامه هفتم پیشبینی شده است که ۸۲ میلیارد متر مکعب به ۶۵ میلیارد در پایان برنامه کاهش پیدا کند که دقیقاً این در الگویکشت دیده شده است.
* یعنی به صورت قطرهای؟
یعنی استفاده از تمام روشها و متدهایی که بتواند میزان استفاده از آب در بخش کشاورزی را کاهش دهد بعضی از مواقع استفاده از سیستمهای آبیاری است؛ بعضی از مواقع نه شما میآیید یک رقم جدیدی را معرفی میکنید که این رقم میزان آب کمتر مصرفی نیاز دارد یا تاریخ کشت را جابجا میکنید؛ بنابراین کل مجموعه فعالیتهایی که منجر به این میشود که میزان آب مصرفی را شما کاهش دهید. در بحث دانشبنیان شدن این را عرض کنم، پس یکی بحث ارتقاء بهرهوری در بعد کمی و کیفی است که به اعتقاد من مهمترین آن است یکی دیگر از بحثها حفظ منابع پایه آب و خاک است. شما اگر منابع پایه خود را از دست بدهید؛ به تناسب از دست دادن و فقر خاک و کاهش منابع آبی شاهد کاهش عملکرد و کاهش میزان تولید هم خواهید بود. یکی هم حفظ ذخایر ژنتیکی است. متأسفانه در طول این سالها به ذخایر ژنتیکی توجه زیادی نشده است. ما کشوری هستیم که جزء هشت کشور تنوعزیستی دنیا هستیم. ۸ هزار و ۳۰۰ گونه گیاهی داریم که از این ۸ هزار و ۳۰۰ گونه گیاهی؛ بیش از ۲ هزار عدد آن گونه با مصرف دارویی است و بیش از ۲ هزار تای آن گونههایی است که فقط متعلق به جمهوریاسلامی است. یعنی گونه به نام جمهوریاسلامی است؛ بنابراین یکی از دستاوردهای دانشبنیان شدن هم این است که بتوانیم این ذخایر ژنتیکی را حفظ و از آنها حراست کنیم.
در حوزه الگویکشت که یکی از این مؤلفههاست؛ اول اینکه این الگویکشت بعد از ۵۱ سال در کشور تهیه و تدوین شد و سال گذشته این مهم انجام شد و مجری آن هم معاونت زراعت وزارتخانه است. الان مسئولیت در الگویکشت؛ به روزرسانی و نظارت است. سال گذشته الگویکشت را فقط برای محصولات زراعی تدوین کردیم. همین جا عرض کنم از ۱۲۵ میلیون تن تولید بخش کشاورزی؛ ۸۲ میلیون تن آن حوزه زراعت است و حدود ۲۳ یا ۲۴ میلیون تن آن حوزه باغبانی است که اتفاقاً باغبانی نیازمند اجرای الگویکشت مهمترین است که اشاره خواهم کرد، اما سال گذشته در تدوین الگویکشت و ابلاغ آن فقط محصولات زراعی را ابلاغ کردیم.
* چقدر عملیاتی شد؟
مجموعه فعالیتهایی را در نظر گرفتهایم؛ یکی اینکه به عنوان یکی از مؤلفهها بیاییم شاهد ارتقاء بهرهوری باشیم. در ارتقاء بهرهوری در گندم برای شما عرض کنم، بدون هر گونه افزایش سطح زیرکشت از مجموع ۲ میلیون هکتار سطح زیرکشت آبی و ۴ میلیون هکتار سطح زیرکشت دیم؛ تا الان که در محضر شما هستم؛ بالغ بر ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تن فقط گندم از زارعان خریداری شده است که اگر این را اضافه کنیم به میزان بذر گندمی که به عنوان بذری برای خود کشاورزان نگه میدارند و همچنین تأمین نیاز خودشان و مواردی که ممکن است به صنف و صنعت بدهند؛ میتوانیم چیزی حدود ۲ و نیم تا ۳ میلیون تن هم به این میزان اضافه کنیم. از لحاظ میزان نیاز کشور هم یک ترسیمی از وضعیت نیاز کشور کنم که ما در هر ماه یک میلیون تن نیاز گندم داریم و یکونیم میلیون تن هم در مجموع نیاز صنف و صنعت ما است؛ بنابراین کل نیاز کشورمان ۱۳ و نیم میلیون تن است و امسال با آستانه ۱۰ و نیم میلیون تن تولید میتوانیم بگوییم با میزانی که کشاورزان برای خود نگه داشتهاند؛ در آستانه خودکفایی هستیم.
* چه اتفاقی میافتد که ما چند بار در سالهای مختلف گفتهایم جشن خودکفایی هم گرفتهایم و بعد باز دوباره این مشکل حل نشده است؟
نکته مهمی است. شما سؤال کلیدی پرسیدید. سه مؤلفه در این اتفاقی که امسال افتاد؛ دخیل بود. میدانید سال گذشته ۷ میلیون و ۲۵۰ هزار تن خرید گندم از کشاورز را داشتهایم و سال ۱۴۰۰؛ ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تن. یعنی امروز نسبت به سال ۱۴۰۰ بیش از ۲ و نیم برابر یا حدود ۲ و نیم برابر ما کمتر تولید داشتهایم. چه اتفاقی میافتد، سه مؤلفه در افزایش تولید گندم مؤثر بوده است، یک قیمت تضمینی. خوشبختانه قیمتی که دولت انتخاب کرده است با کمک آن کمیته مربوطه؛ قیمت قابلقبولی برای کشاورزان بود.
دومین عامل بحث تأمین بذر و کود به موقع به ویژه مجموع کودهای ازت، فسفات و پتاسیم است. یکی از مهمترین مشکلات همین بحث کود است. تأمین این مجموعه کود میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. خصوصاً در سیاستهای ابلاغی مقاممعظمرهبری برای برنامه هفتم هم تأکید روی الگویکشت شده است که امیدوارم کسانی که در مجلس این موضوع را میبندند؛ به این موضوع توجه ویژهای داشته باشند که بتوانیم الگویکشت را در ادامه به سمتی ببریم که ظرف سالهای آینده تمرکز ما روی تأمین محصولات راهبردی باشد.
همین جا نکتهای را هم باید عرض کنم. امسال الگویکشت را یک ماه دیگر تقریباً شاید هم کمتر ابلاغ میکنیم. الگویکشت امسال محصولات باغبانی را هم شامل میشود؛ بنابراین یکی از مهمترین چالشها در الگویکشت بحث حوزههای باغبانی است. در این الگویکشت پیشبینی کردهایم که بسیاری از محصولات باغبانی نیاز به گسترش باغات نداریم و متأسفانه ۶۰ تا ۶۲ درصد باغات درجه سه و درجه دو هستند. این درجه سه و دو یعنی کمترین میزان بهرهوری و بیشترین میزان مصرف آب و کمترین میزان عملکرد محصول در باغات.
* جناب دکتر سابقه شما نشان میدهد که همیشه در حوزه علوموتحقیقات بذر و بحثهای کشاورزی بودهاید و حتی در مرکز کشور اصلاً بنیانگذار بحث تحقیقات کشاورزی بودهاید. الان چه مقدار توانستهایم در حوزه مثلاً بذری که میزان راندمان آن افزایش پیدا کند؛ از دانش نوین استفاده کنیم. مثلاً یک نمایشگاهی بود که سازمان انرژی اتمی ایران گذاشته بود؛ در آنجا دیدم که با استفاده از پرتودهی بذرهایی را تهیه کرده بودند مثلا در حوزه برنج این ساقهها شکسته نمیشد یا میزان تولید افزایش پیدا کرده است. چه مقدار این موضوع را متناسب با آن چیزی که در دنیا است؛ میدانید؟
ممنون؛ چون موضوع بذر بسیار مهم است. اول اینکه برای مردم یک ترسیمی کنم؛ چراکه بعضی مواقع میبینم اطلاعات کاملاً غلطی به مردم داده میشود. در تأمین بذر محصولات زراعی ۹۸ درصد بذر را در داخل کشور تأمین میکنیم که این نکته بسیار مهمی است. چون بعضی مواقع میبینم در زبان بعضی از افراد قرار میگیرد و تصورشان این است که قسمت اعظم بذرهایمان وارداتی است. نه اینطور نیست.
100 درصد بذر گندم کشور را تأمین میکنیم. در بحث جو هم همینطور است. نکته فوقالعاده مهم این است که اگر الان در مجموع سازمان تحقیقات، آموزشوترویج ۵۶۰ هزار تن میانگین سالانه تولید بذر محصولات زراعی داریم و این معادله یک میلیارد دلار؛ اگر این را تولید نمیکردیم؛ یعنی کشور باید یک میلیارد دلار بذر وارد میکرد. اما سؤال شما که روی عملکرد اشاره فرمودید؛ ببینید عملکرد گندم در کشور به طور میانگین ۴ تن و ۳۰۰ است. سال گذشته بذری تولید کردیم که در استان البرز ۱۴ و ۷ دهم تن در هکتار عملکرد گندم را داشتهایم. در بحث برنج هم الان بذرهایی تولید شده است که ۸، ۸ و نیم تن عملکرد شلتوک آن است؛ بنابراین میخواهم بگویم از آخرین دانشها و فناوریهای روز الان در مؤسسات تحقیقاتی به ویژه مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر و نهال و سایر مؤسسات استفاده میشود. الان بذرهای هیبرید ذرت را داخل کشور تولید میکنیم و بخشی از بذرهای هیبرید را صادرات داریم. منتها بعضی از بذرهای سبزی و سیفی را وارد میکنیم و ارزشی که بابت آن ۲ درصد داریم ارز خارج میکنیم؛ بین ۱۰، ۰ تا ۱۲۰ میلیون دلار از ارز کشور خارج میشود. با تمهیداتی که اندیشیده شده است و تشکیل شرکتهای دانشبنیان که اینجا عرض کنم سال گذشته بعد از فرمایش مقاممعظمرهبری یک اقدامی را شروع کردهایم؛ برای افزایش تعداد شرکتهای دانشبنیان و دیدیم نیاز به زیرساخت داریم. در نتیجه اولین پارک ملی علموفناوری بخش کشاورزی را راهاندازی کردیم و متعاقب آن ده دهکده فناوریونوآوری که معادل پردیس کشاورزی است؛ در ده استان کشور راهاندازی کردیم و الان در مجموع با مراکز رشدمان که حدود ۱۷ مرکز رشد، ده پارک، ده دهکده فناوری و یک پارک علموفناوری است؛ ظرفیت استقرار ۲ هزار شرکت دانشبنیان را در مجموعه بخش کشاورزی داریم.
* جناب دکتر گزارشی داریم در مورد همین شرکتهای دانشبنیانی که در حوزه کشاورزی فعال هستند. این را میبینیم و بعد راجع به این صحبت میکنیم که اصلاً چگونه میتوان این موضوع را عمومی کرد تا از این دانش در همه کشور هم در حوزه کشاورزی و هم در حوزه باغات استفاده کرد. گزارشی که در مورد شرکتهای دانشبنیانی که در حوزه کشاورزی و باغات فعال هستند را دیدیم. به نظر میرسد که هیچ بخشی از زندگی بشر در دهه سوم قرن بیستویکم وجود ندارد که تحتتأثیر شرکتهای دانشبنیان قرار نگیرد. چون واقعاً نیاز انسان بسیار نامحدود و آنچه که وجود دارد؛ محدود است. بنابراین باید راندمان افزایش پیدا کند و از شیوههای مختلف استفاده کنیم تا آن افزایش بهرهوری صورت بگیرد. در این زمینه شرکتهای دانشبنیان با توجه به این عدد و ارقامی که فرمودید؛ کجای این قضیه هستند و در این حوزه چقدر پیشرفت کردهایم؟
نکتهای را اشاره کنم و آن اینکه یکی از چالشهایی که در بخش کشاورزی داریم؛ عدموجود آمار و اطلاعات دقیق است؛ به ویژه از نظر سطح زیرکشت و میزان تولید در محصولات مختلف به ویژه محصولات راهبردی. اگر استحضار داشته باشید؛ سال گذشته هم که این نمایشگاه را در محضر مقاممعظمرهبری داشتیم؛ یکی از سؤالات ایشان این بود که در طول سالها به من گزارش میکنند آمار و اطلاعات و دادههای بخش کشاورزی دقیق نیست که کاملاً ایراد ایشان درست است. یکی از اقداماتی که خوشبختانه تعدادی از شرکتهای دانشبنیان روی آن متمرکز شدهاند؛ این است که با استفاده از اطلاعات ماهوارهای فناوریای که به دست آورده اند؛ بتوانند سطح زیرکشت محصولات مختلف را به طور تقریبی با میزان تولید آن برآورد کنند.
ما البته یک مرکز تولید دادههای بخش کشاورزی را در سازمان تات ایجاد کردهایم و الان با چند شرکت دانشبنیان بخش خصوصی هم ورود کردهایم که بیاییم برای اولین بار یک آمار موجه و قابلقبول و مستند بر دادهها و اطلاعات ماهوارهای در داخل کشور داشته باشیم. این یکی از کاربردهایی که شرکتهای دانشبنیان دارند. من معتقدم چهار مؤلفه تا دانشبنیان شدن بخش کشاورزی داریم. یکی نظام آموزشی است، نظام ترویج و نظام پژوهش و شرکتهای دانشبنیان. در شرکتهای دانشبنیان امروز آمار بالغ بر هزار و ۲۰۰ شرکت دانشبنیان هسته فناور و واحد فناور چه مستقر در پارکهای علموفناوری وزارت علوم و در مجموعه بخش کشاورزی که پارک کشاورزی و دهکدههاست، اما فارغالتحصلان بخش کشاورزی و اعضاء هیاتعلمی دانشگاهها رقم قابلتوجهی هستند. ما چیزی حدود ۱۰ هزار عضو هیاتعلمی در دانشگاه در حوزه کشاورزی داریم. هم دانشگاههای دولتی و هم دانشگاههای آزاد و هم دانشگاههای پیامنور و سایر دانشگاههایی که هستند و فارغالتحصیلان بخش کشاورزی هم تعدادشان قابلملاحظه است. متأسفانه یکی از مشکلات این است که به تناسب نیاز؛ افراد تربیت نشدهاند و ما در بعضی از جاها مثلاً شاهد این هستیم که افراد دکترای تخصصی دارند، اما زمینه جذب آنها فراهم نیست که همین جا از این تریبون استفاده کنم و بگویم یک تمهیدی اندیشیدهایم تا بتوانیم ۴۰۰ نفر از فارغالتحصیلان مقطع پیاچدی را با همکاری وزارت علوم در مجموعه مؤسسات تحقیقاتی و ترویجی به مدت ۶ ماه تا ۳ سال مشغول به کار کنیم تا هم دانشی که دارند را منتقل کنند و هم تجربیاتی در صحنه میدانی به دست بیاورند.
* به صورت مشخص چطوری؟
در غالب پسادکترا. به عنوان پسادکترا این ۴۰۰ نیرو را با وزارت علوم به جمعبندی رسیدهایم که حدود ۶۰ یا ۷۰ نیرو را الان جذب کردهایم و قابلیت جذب بیشتر از ۳۰۰ نفر را در رشتههای مختلف در تمام استانهای کشور داریم. برای اینکه این جذب انجام شود. اما در ارتباط با شرکتهای دانشبنیان الان ۴۰۰ فناوری موجود که حاصل فناوریهای مؤسسات تحقیقاتی اعم از مؤسسه تحقیقات جنگل و مرتع، آب و خاک، مؤسسه ثبت گواهی باغبانی، و سایر مؤسسات برنج، پنبه، خرما و اینها هستند. اینها موجود است که منتقل کنیم. برای اینکه از این دانشها حمایت کنیم. الان به صورت رایگان به شرکتها و بخش خصوصی اعلام آمادگی کردهایم؛ در صورتی که آنها موفق شدند آنها را تجاریسازی کنند بعد در رویالیتی آن شریک میشویم تا بتوانند تجاریسازی کنند. یکی از مهمترین مشکلات این شرکتهای دانشبنیان نداشتن زمین است. این مشکل را در پارکهای علموفناوری و پردیسهای علموفناوری وزارت علوم هم داریم. برای همین آمدهایم در مصوبات هیاتامنای برای هر یک از دهکدههای فناوری و نوآوری و پارک زمین اختصاص در نظر گرفتهایم. بنابراین الان شرکتهای دانشبنیانی که نیاز به این دارند که دانشی را تجاریسازی کنند و آن نیاز زمین است؛ میتوانیم زمین موردنیاز آنها را در محل پارکهای علموفناوری و یا دهکدههای فناوری در اختیار آنها قرار بدهیم.
* جناب دکتر وقتی که از تأثیر شرکتهای دانشبنیان در حوزه کشاورزی که یکی از آنها افزایش بهرهوری است؛ صحبت میکنیم؛ به صورت مشخص اگر چند اقدام اصلی شرکتهای دانشبنیان که برای خود شما فارغ از اینکه معاون وزیر جهاد کشاورزی هستید فردی هستید که متخصص و محقق و دانشپژوهی که طی سالهای طولانی در این حوزه کار کردهاید؛ چه بوده که نشان میدهد در حوزه دانشبنیان به این مرحله رسیدهایم. مثلاً بذرهایی که یکباره فرمودید سه چهار برابر افزایش راندمان داشته است یا سایر موضوعاتی از این بحث.
تقریباً اگر بخواهیم مفصل صحبت کنیم؛ یک برنامه مدون میخواهد،اما مثلا در حوزه تولید سموم گیاهی، سمومی که مبتنی بر پایه گیاهی باشند؛ شرکتهای دانشبنیان خیلی خوب رشد کردهاند. مکملهای گیاهی، کودهای نانویی و…
سفری که رئیسجمهور در زیمباوه تشریف داشتند که ما هم بودیم؛ خیلی برای من جالب بود که هم وزیر کشاورزی و مسئولان رده بالای آن از ما درخواست کود نانویی داشتند و سوابق کود نانویی در داخل کشور را بررسی کردند. همچنین کودهای زیستی. الان شرکتهای دانشبنیانی داریم که کودهای زیستی تولید میکنند. خب این کودهای زیستی خیلی مواقع میتواند جایگزین کودهای شیمیایی شود و علاوه بر اینکه باعث حفظ وضعیت خاک میشود و میکروارگانیسمها و فلور گیاهی را حفظ میکند؛ میتواند آن فسفات یا پتاس موردنیاز گیاه را هم در اختیار گیاه قرار بدهد.
* آیا به مرحله تجاری هم رسیده است؟
بله به مرحله تجاری هم رسیدهایم. در حال حاضر در واکسن شرکتهای دانشبنیانی هستند که در حوزه واکسنهای طیور، واکسنهای دام سنگین و … تولید قابلتوجهی دارند. میتوانم بگویم تقریباً در تمام حوزههای بخش کشاورزی مثلاً در حوزه علوم دامی شاهد چند فناوری کاملاً پیشرفته هستیم که کمک میکند اصلاً واردات نداشته باشیم و شرکتها به دنبال این هستند که از واردات جلوگیری کنند. این امتیاز در قانون جهش تولید مسکن برای آنها دیده شده است. حتی اگر رقیب دولتی داشته باشند؛ امتیاز را به شرکت خصوصی میدهند و از شریک دولتی میخواهند تا کاهش تولید داشته باشد که بخش خصوصی گسترش پیدا کند.
در کل تولیدکنندگان و شرکتهای بخش خصوصی دانشبنیان هستههای فناور و واحدهای فناور شرکتهای دانشبنیان به اعتقاد من به لحاظ ماهیت بخش کشاورزی نیازمند حمایتهای ویژهای هم از سوی معاونت علمیفناوری ریاستجمهوری هستند و هم از جانب معاونت فناوریونوآوری وزارت علوم.
در همین راستا تمام تلاش خود را میکنیم تا بتوانیم تعداد شرکتها را افزایش دهیم. یکی از مهمترین کارهایی که داریم انجام میدهیم؛ این است که برای شرکتها بازار ایجاد کنیم؛ بنابراین اگر شرکتی الان چیزی تولید میکند که این تولید همزمان تولید خارجی وارد کشور میشود؛ این اختیار را داریم که در شوراهای دانشبنیانی که در حوزه معاونت علمیوفناوری به ریاست معاون علمی فناوری برگزار میشود؛ مانع از واردات آن محصول به کشور شویم. بنابراین هر چقدر جلو میرویم؛ مجموعه امتیازات برای شرکتهای دانشبنیان بیشتر میشود. البته آن انتظاراتی که برای حمایت داریم؛ هنوز برآورده نشده است. چون بحث واکسن را اشاره کردم؛ به تولیدات مؤسسه واکسن و سرمسازی اشاره کنم؛ چراکه این مؤسسه یک قرن قدمت دارد. مؤسسه واکسنسازی و سرمسازی رازی ۸۴ درصد از همه واکسنهای انسانی که هست؛ قریب به اتفاق آن را در داخل کشور تولید میکند؛ یعنی ۸۴ درصد از نیاز کشور را. تصور من این است تمام افرادی که امروز در اینجا هستند؛ از واکسنهای رازی در طفولیت خود استفاده کردهاند و ۹۰ درصد واکسن دام سنگین کشور نیز در حال حاضر در مجموعه رازی تولید میشود. همچنین ۳۲ درصد واکسنهای طیور و یکی از شرکتهای دانشبنیان که توانسته سرمهای مارگزیدگی و عقربگزیدگی که سالها مؤسسه رازی تولید میکرده را تولید کند. میخواهم گواه عرایضم عرض کنم سهم رازی را کاهش دادهایم تا این شرکت دانشبنیان هم بتواند در داخل کشور اقدام به تولید و فعالیت کند.
* یعنی دولت رقیب بخش خصوصی در حوزه دانشبنیان نیست؟
خیر؛ بنابراین اصلاً تمهیداتی که داریم میاندیشیم به گونهای به مسیر خودمان ادامه میدهیم که هر جا شرکتهای دانشبنیان بخش خصوصی قابلیت تأمین و قدرتنمایی داشتند؛ بخش دولتی خود را کنار بکشد و عرصه و میدان را به شرکتهای دانشبنیان بخش خصوصی بدهد.
موضوع بعدی روی بحث تغییر نظام آموزشی در بخش کشاورزی است. باید عرض کنم که امروز حدود ۴ و نیم تا ۵ میلیون بهرهبردار در بخش کشاورزی داریم که این تعداد ۱۲۵ میلیون تن در حوزههای مختلف تولید میکنند. عرض کردم حدود ۸۲ میلیون آن تولیدات زراعی است، حدود ۲۳ یا ۲۴ میلیون آن تولیدات باغی است و ۱۸ میلیون هم تولید دامی و طیور و عسل و تولیدات شیلاتی است. نکتهای که وجود دارد؛ اینکه این تعداد بهرهبردار حدود ۷۰ درصد آنها یا کمسواد هستند یا سواد بسیار ابتدایی دارند و در بخش کشاورزی میانگین سن بهرهبردارها ۵۴ سال است و دچار یک چالش بزرگ در آینده در بخش کشاورزی هستیم و آن اینکه کشاورز جوان نداریم. یکی از اقداماتی که در این خصوص شروع کردهایم؛ در مجموعه آموزش و ترویج است و اینکه سال گذشته ۴۲ هنرستان کشاورزی را فعال و بیش از ۳ هزار فرزند کشاورز را به این هنرستانها وارد کردهایم. البته آموزشوپرورش هم ۱۰۲ هنرستان کشاورزی دارد؛ اما باید دو اقدام مهم را در بخش کشاورزی انجام بدهیم؛ یکی تربیت کشاورزان آینده از فرزندان کشاورز و دیگری در حوزه رشتههای تحصیلات تکمیلی هم برای تأمین نیازهای شرکتهای دانشبنیان کارشناس و هم اعضاء هیاتعلمی.
* چرا در بعضی از حوزههایی که مقام اول را داشتهایم مثلاً در تولید پسته در صادرات و اینها؛ ترکیه و آمریکا از ما جلو زدهاند؟ آیا نمیتوانستیم در این زمینه هم از شرکتهای دانشبنیان استفاده کنیم یا کار را به سمتوسویی سوق بدهیم که بتوانیم بازار خودمان را داشته باشیم؟
سؤال خوبی کردید. در حال حاضر رتبه ما در تولید پسته در دنیا دوم است و در شرایط خیلی مطلوب حدود ۱ میلیارد دلار ارزش صادرات پسته کشور است، اما متأسفانه پسته که عمدهترین محور تولید آن در استانهای کرمان و جیرفت و این مراکز بود؛ در حال حاضر میبینیم به سمت شمال کشور پیش میرود. بحثی که داریم؛ این است که در حقیقت دو هفته گذشته نقشهراه برای پسته و دانشبنیان شدن این محصول را ترسیم کردیم. در حال حاضر نیاز به هیچگونه گسترش باغات پسته نداریم. اما متأسفانه همانطور که به درستی هم شما اشاره کردید؛ میانگین عملکرد پسته بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلو است. البته مواردی داریم ۲ تن، ۳ تن تا حتی ۴ تن هم برداشت داریم، اما آن برای مزارع و باغات درجه یک است. در حالی که در پسته اکثر باغات درجه سه است؛ بنابراین باید به سمتی برویم که باغات درجه سه در پسته را به باغات درجه دو تبدیل کنیم و تمام تمهیدات لازم از لحاظ تغذیه، نیاز کودی و فعالیتهای دانشبنیانی در این حوزه را انجام دهیم؛ به گونهای که شاهد ارتقاء بهرهوری در پسته باشیم.##
https://eghtesademelat.ir/?p=210835