معصومه صالحی
طرح جامع فولاد کشور با هدف ترسیم مسیر توسعه فولاد برای دستیابی به هدف 55 میلیون تن تولید فولاد و با رویکرد ایجاد توازن در زنجیره فولاد؛ اواخر سال 93 تدوین و رونمایی شد.
ذخایر معدنی سرشار، انرژی فراوان، موقعیت ممتاز جغرافیایی ایران و وجود سرمایهانسانی چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی از جمله مهمترین مزیتهایی است که تاکنون سهم و نقش آهن و فولاد را در اقتصاد ایران قوت بخشیده است.
در این میان طرح جامع فولاد کشور بر اساس چارچوب تعیین شده و شرایط کنونی صنعت فولاد به ویژه از لحاظ مجوزهای صادر شده؛ چگونگی دستیابی به هدف سند چشمانداز را مورد کاوش و بررسی قرار داده است.
بررسیها نشان میدهد که برای تحقق هدف 55 میلیون تن فولاد خام به 6 میلیون تن چدن، 54 میلیون تن آهناسفنجی، 8 میلیون تن کلوخه، 84 میلیون تن گندله، 90میلیون تن کنسانتره، 11 میلیون تن سنگآهن دانهبندی شده و 148 میلیون تن سنگآهن برای کنسانتره (کل نیاز به سنگآهن 159 میلیون تن است)؛ نیاز است.
بر اساس طرحهای منتخب که الگوی توسعه و تکمیل زنجیره فولاد را تا افق 1404 مشخص میکند؛ زنجیره فولاد کماکان در حلقه کنسانتره و سنگآهن با کمبود مواجه است. کمبود کنسانتره و سنگآهن نشان میدهد که اگر سیاستگذاری وزارت صنعت، معدن و تجارت برقراری توازن در زنجیره فولاد است؛ از هماکنون لازم است دو راهکار اساسی شامل «توسعه فعالیتهای اکتشاف و استخراج موادمعدنی» و «سرمایهگذاری مشترک با سایر کشورها برای تجهیز معادن و احداث واحدهای معدنی در ایران و سایر کشورها» مدنظر قرار گیرد. به همین بهانه سراغ دکتر امیرحسین نادری مدیرعامل شرکت ملی فولاد ایران رفتیم تا در خصوص چگونگی اجرای طرح جامع فولاد و وضعیت طرحهای موجود فولادی کشور گفتوگویی داشته باشیم. با هم ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
- در ابتدا با توجه به چشمانداز 1404 و تولید 55 میلیون تن فولاد؛ شرایط موجود را برای دستیابی به رقم مدنظر تا چه اندازه مطلوب و مناسب میدانید؟
- همانطور که مستحضرید طرح جامع فولاد سالهاست که در شرکت ملی فولاد ایران در حال انجام است. متولیان و دستاندرکاران این طرح تا افق 1404 که چشمانداز این طرح در آن زمان تعیین شده است را تدوین کرده و زیرساختهایی که برای دستیابی به این هدف لازم است را همزمان پایش میکنند. در همین راستا با بخشهای مرتبط مثل حوزه زیرساختها از قبیل راهآهن، گمرک، بنادر و انرژی بررسیهای لازم صورت گرفته و کمبودهای موجود در این بخشها در حال برطرف شدن است. موضوع حائز اهمیت در طرح جامع فولاد؛ «آمایش سرزمین» است که بر اساس مزیتهایی که در کشورمان وجود دارد؛ اختصاص فولادسازیها انجام خواهد شد. در این خصوص با توجه به جلسات متعددی که با مجموعه تصمیمگیریها در کشور در حال انجام است؛ این طرح در حال طی مسیر و پیشرفت است.
- آیا برای اجرای طرح جامع فولاد؛ مشکل تأمین مالی وجود دارد؟ در واقع بودجهای که برای این کار تعریف شده است؛ کفایت لازم را دارد؟
- مجموع سرمایهگذاری در بخشهای مختلف زنجیره فولاد عدد بسیار زیادی را میطلبد، اما به دلیل آنکه نرخ بازدهی این بخش بسیار مناسب است؛ سرمایهگذار زیادی اعم از بخش دولتی و غیردولتی تمایل دارد در این حوزهها مشارکت داشته باشند. اما تلاش ما به عنوان متولی بخش دولتی فولاد کشور بر این است که یک زنجیره ارزش متوازن داشته باشیم. زیرا برای برخی بخشها اگر اعلام نیاز تامین مالی کنیم؛ افراد هر میزان سرمایهگذاری که لازم باشد را به این بخشها وارد میکنند، اما ما نمیخواهیم این اتفاق در کشور رخ دهد که یک بخش به صورت نامتناسب و غیرقاعدهای رشد کند و بخشهای دیگر با کمبود مواداولیه یا مازاد عرضه مواجه شوند؛ بنابراین زنجیره تولید فولاد باید متوازن باشد.
در خصوص تأمین مالی موردنیاز پروژهها نیز در حال حاضر منابع خود بنگاهها صرف پروژهها شده است و در واقع از منابع خود اقدام به سرمایهگذاری میکنند. از سوی دیگر رونقی که در بورس اتفاق افتاد و تأمین مالی خیلی خوبی که از طریق بازار سرمایه رخ داد؛ کمک بسزایی میکند تا تأمین مالی از بازار سرمایه هم صورت گیرد که البته این موضوع خیلی جدی مدنظر قرار گرفته؛ این در حالی است که پیش از این تأمین مالی از جیب سهامدار و از طریق بازار پول انجام میشد. همچنین ابزارهای دیگری هم مثل صندوق پروژهها در حال طراحی است که به عنوان ابزارهایی برای تامین مالی میتواند در بعضی از پروژهها کارآمد باشد و مورد استفاده قرار گیرد.
از سوی دیگر اقبال مردم به بورس که فرصتهای نوین تأمین مالی نظیر انتشار اوراق را در اختیار شرکتهای فولادی قرار داده است، تفاوت نرخ ارزهای خارجی و ریال که برای صادرات مزیت ایجاد کرده و قیمت فوقالعاده فولاد صادراتی؛ همگی اینها فرصتهایی است که در حال حاضر وجود دارد و باید به نحو شایستهای مورد بهرهبرداری قرار گیرد. در کنار این موارد بخش خصوصی توانمند نیز وجود دارد که به واسطه بازار سرمایه؛ قدرت این بخش نیز مضاعف شده است. در حال حاضر از جمیع این موارد می توان برای توسعه صنعت فولاد استفاده کرد.
- بسیاری از فولادسازان در خصوص تأمین سنگآهن با کمبود مادهاولیه مواجه و از این موضوع گلهمندند. البته در بازدید اخیر وزیر صمت از دو شرکت بزرگ فولادی کشور مقرر شد که ایمیدرو تمهیداتی برای این مهم داشته باشد و مشکل مادهاولیه فولادسازان به گونهای حل شود. به نظر شما این موضوع تا چه اندازه میتواند طرح جامع فولاد را تحتالشعاع قرار دهد؟
- در حال حاضر کشورمان در خصوص استخراج سنگآهن با کمبود مواجه است. در واقع متناسب با سرمایهگذاریهایی که در سایر بخشها اتفاق افتاده؛ در حوزه اکتشاف و بهرهبرداری از سنگآهن سرمایهگذاری زیادی در کشورمان صورت نگرفته است. در حالی که با سرمایهگذاری که در حوزه اکتشاف سنگآهن در کشور شروع میشود و بهرهبرداری از معادن جدید؛ میتوان مشکل تمامی بخشها در حوزههای مختلف زنجیره تولید فولاد را حل کرد. از طرف دیگر افزایش قیمت جهانی سنگآهن باعث شده که متولیان امر بتوانند تکنولوژیهای جدید را هم به خدمت بگیرند و این مزیت بیشتری داشته باشد. نکته مهمتر اینکه قیمت کنونی سنگآهن بیسابقه است و تاکنون هیچوقت چنین قیمتی را نداشته است. افزایش قیمت فوقالعادهای در سنگآهن رخ داده است که با توجه به کاهش قیمت ریال در مقابل ارزهای خارجی یک مزیت محسوب میشود و ما میتوانیم در این زمینه سرمایهگذاریهای خوبی داشته باشیم.
در حال حاضر به دلیل قیمت فوقالعاده جذاب فولاد صادراتی یک فرصت طلایی برای شرکتها، دولت و اقتصاد ایران وجود دارد و اینطور نیست که این فرصت همیشگی باشد. بنابراین با ساماندهی بازار داخلی و مدیریت زنجیره توزیع؛ صادرات فولاد میتواند نیازهای ارزی شرکتها و دولت را در شرایط تحریم تأمین کند.
البته همانطور که مستحضرید؛ سرمایهگذاری در صنعت فولاد زمانبر است. یعنی زمانی که شما اراده میکنید برای یک سرمایهگذاری در حوزه فولاد تا زمانی که به بهرهبرداری میرسد؛ حداقل سه تا چهار سال زمان نیاز هست؛ بنابراین شما باید با یک نگاه استراتژیک به موضوعات نگاه و برنامهریزی کنید. یعنی شما نمیتوانید در یک لحظه تصمیم بگیرید و بلافاصله زنجیره تولید را تعریف کنید یا افزایش دهید.
- یک موضوعی که همیشه بین بعضی از شرکتهای معدنی که وارد مرحله تولید فولاد شدهاند با شرکتهای منحصرا تولیدکننده فولاد مطرح است؛ این است که تولیدکننده سنگآهن وظیفه خود را انجام دهد و فولادساز هم وظیفه خود را. شما به عنوان متولی بخش فولاد کشور در این خصوص چه نظری دارید؟ آیا این موضوع باعث شده است که تناسب عرضهوتقاضای سنگآهن به هم بخورد؟ یا اینکه خوب است تولیدکنندگان زنجیره تولید را کامل و از کنسانتره تا انتهای محصول نهایی را به صورت منسجم تولید کنند؟
- یک سؤال خیلی اساسی در کشور وجود دارد و یک پاسخ معمولی هم دارد که همه بلدند و اینکه آیا همه منابع به همان مناطقی که قرار گرفتهاند؛ متعلق است؟ طبیعتاً خیر. مثلا نفت در منطقه جنوب ایران قرار گرفته است؛ آیا باید پالایشگاهها و پتروشیمیها هم در همان مناطق جنوب کشور قرار گیرند؟ قاعدتا بخشی از ایران ممکن است مزیت آب داشته باشد و بخشی دیگر از مزیت نفت برخوردار باشد. در حالی که باید زنجیره منابعطبیعی و ذخایرمعدنی ایران را به گونهای به هم گره بزنیم که کل سرزمین با مزیتهایی که دارد؛ از آبادانی و توسعه به یک اندازه بهره ببرد. همه به خوبی میدانیم که منطقه موردنظر برای توسعه صنعت فولاد؛ در کنار آبهای آزاد است. در طرح جامع فولاد هم به این نکته توجه شده است هر طرح جدیدی که میخواهد شکل بگیرد؛ باید کنار آبهای آزاد راهاندازی شود. عمدتاً هم تمرکزمان را روی منطقه چابهار گذاشتهایم. از طرف دیگر منابعطبیعی هم که در مناطق مختلف وجود دارد؛ مردم آن مناطق حق دارند که از مواهب طبیعی آنجا بهرهمند شوند. این درست نیست که مواهب یک منطقه به یک منطقه دیگر منتقل شود و ساکنان آن منطقه هیچ بهرهای نداشته باشند و بعد از مدتی با چالهای به اسم معدن مواجه شوند و هیچ بهرهبرداری از آن نکرده باشند. بنابراین باید به گونهای سرمایهگذاری شود که همه مناطق در وضعیت خاص خودشان شکل بگیرند. مثلا اگر به منطقه گلگهر نگاه کنید؛ این منطقه تقریباً یک توسعه متوازن در حوزه سنگآهن داشته است. نسبت سرمایهگذاری سنگآهن و توسعههایی که در حوزه گندله انجام شده؛ خیلی بیشتر از سرمایهگذاریهایی است که در حوزه فولاد انجام شده است و به همان نسبت هم سودآوری گلگهر خیلی بیشتر از شرکتهای دیگر بوده است. البته چند سال پیش چادرملو سود بیشتری کسب کرد، اما امروز گلگهر با سرمایهگذاریهایی که انجام داده است و دو پروژه در حال کار گندلهسازی که در منطقه گلگهر وجود دارد و پروژه سوم هم در حال ورود به مدار است که سر جمع در این منطقه حدود بیست میلیون تن گندله تولید میشود که این موضوع قطعا ثروت سرشاری برای منطقه و مردمان این ناحیه به وجود میآورد و مزیتهای بیشماری ایجاد میکند.
- در صحبتهایتان فرمودید فولادسازیها بهتر است در کنار آبهای آزاد و ترجیحا قابل دسترسی به حملونقل آسان باشد. اما در جانمایی طرحهای هفتگانه فولاد همیشه نسبت به این مساله اعتراضاتی وجود داشته و عنوان شده است که بسیاری از این جانماییها اصولی نبوده است. نظر شما چیست و چه باید کرد که طرحهای فولادی بتوانند به اهداف اصلی نزدیکتر باشند؟
همواره به این طرحها دو ایراد اساسی وارد بوده است؛ یکی بحث جانمایی و دیگری ظرفیت تولید بود. اعتقاد بر این بود که طرحهای 800 هزار تنی میزان مناسبی برای سرمایهگذاری صنعت فولاد نیست و نمیتواند اقتصادی باشد. با توجه به اینکه کلید این طرحها زده شده و پیشرفت بالای 50 درصدی دارند؛ مسئولیتی که الان بر عهده ماست، اینکه با ارتقاء تکنولوژی؛ این طرحها را اقتصادیتر کنیم. مثلاً در بعضی از این طرحها تجهیزاتی اضافه شده است که فولادی با کیفیت بیشتر و گرید بالاتر تولید شود. این موارد باعث میشود که اگر به هر دلیلی مواداولیه هم کم باشد؛ به همان میزان تولید هم آن واحد را اقتصادی و سودده کند.
به هر حال سعی کردیم با سرمایهگذاری که در زنجیره ارزش انجام شده است و برای بعضی طرحهای نورد پیشبینی کردهایم؛ توانستیم مشکل میزان تولید را به این شیوه حل کنیم. در خصوص منطقه جغرافیایی و جانمایی نیز شاید به لحاظ جایابی اقتصادی موقعیتهای خوبی نبودهاند، اما به لحاظ محرومیتزدایی بهترین موقعیت بودهاند و از این بابت به علت اینکه این طرحها به صورت دولتی کلید زده شده است؛ الان دولت هزینه اقتصادی شدن آنها را میپردازد و امروز تمامی این طرحها وجود دارند و از آب و برق برخوردارند و سرمایهگذاریهای لازم برای وصل شدن این طرحها به شبکه انرژی کشور نیز انجام شده است. نکته حائز اهمیت اینکه ما باید به گونهای به توسعه این مناطق توجه داشته باشیم که به سایر بخشهای اقتصادی و مزیتهای آن مناطق آسیبی نرسد.
از طرف دیگر افزایش قیمت جهانی محصولات فولادی باعث شده است که متغیرهای اقتصادی مقداری تغییر کند. تقریباً الآن هیچ طرحی در این حوزه وجود ندارد که زیانده باشد و تمام طرحهای فولادی موجود در حال حاضر سودآور هستند که با اضافه شدن طرحهای فولادسازی جدید و افزایش کیفیت آنها؛ به میزان سودآوری این طرحها نیز اضافه خواهد شد.
- در حال حاضر عموم طرحهای فولادی که مشغول تولید هستند؛ از چند درصد ظرفیتهای خود استفاده میکنند؟
تقریبا تمام طرحهایی که داریم به همراه فولاد آذربایجان و تمام طرحهای احیاء بیش از 50 درصد ظرفیت خود کار میکنند و نزدیک به ظرفیت اسمی خود هستند. طرحهای فولادسازی هم انشاالله از آخر سال آینده وارد مدار میشوند و سر جمع حدود پنج میلیون تن فولاد طرحهای هفتگانه به ظرفیت فولاد کشور اضافه میشود. - از طرحهای هفتگانه چند طرح باقیمانده است؟
فقط احیاء طرح قائنات باقیمانده است که انشاالله در ایامالله مبارک دههفجر شاهد بهرهبرداری از این طرح خواهیم بود. آخرین مرحله بحث استخدام نیرو بود که با برگزاری آزمون انجام شد. - در خصوص استفاده از تکنولوژیهای جدید و به صرفه و اقتصادی کردن طرحهای هفتگانه فولادی؛ ساخت داخل کردن قطعات تا چه اندازه میتواند در این مسیر تأثیرگذار باشد؟ شرکت ملی فولاد در این خصوص چه برنامههایی دارد؟
ساخت داخل کردن و بومیسازی قطعات تأثیر زیادی بر اقتصادی و به صرفه کردن طرحهای فولادی گذاشته است. به طور مثال در طرح فولادسازی قائنات به دلیل اینکه در کوران تحریمها ساخت آن به اتمام رسید؛ بسیاری از قطعات استراتژیک را از طریق ساخت داخل تامین کردیم. در حالی که اگر بومیسازی نبود؛ امکان بهرهبرداری از طرح در شرایط فعلی فراهم نبود. البته بسیاری از این قطعات قبلاً بومیسازی شده بود؛ مثل کاتالیستها که امروزه با کاتالیستهای بومی و ساخت داخلی بهرهبرداری از این خطوط را شروع میکنیم. بسیاری از تجهیزات هم در حین اجرای پروژه ضرورت پیدا کرد که بومیسازی شود که خدا رو شکر مسئولان واحد بومیسازی موفق شدند در داخل کشور تأمینکنندگان این تجهیزات را پیدا کرده و بومیسازی را انجام دهند.
- لطفا اندکی در مورد طرح فولادسازی قائنات توضیح دهید.
- واحد احیاء مستقیم فولاد قائنات به عنوان آخرین طرح از واحدهای احیاء محسوب میشود که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است؛ در تلاش هستیم که در ایامالله مبارک دههفجر امسال از این طرح بهرهبرداری شود. این طرح از لحاظ موقعیت جانمایی در خراسانجنوبی قرار دارد که به لحاظ محرومیتهای اقتصادی؛ توسعه این مناطق از توجیهپذیری بالایی برخوردار است. مواداولیه (گندله موردنیاز) این طرح از طریق سنگان، چادرملو و گلگهر تامین خواهد شد. محصول تولیدی این مجموعه نیز در گام اول آهناسفنجی و در فاز بعدی شمش فولادی خواهد بود که به نظر میرسد جغرافیای اقتصادی منطقه را به طور کلی تغییر میدهد. با یک محاسبه ساده میتوان پی برد که حدود ششهزار میلیارد تومان فروش محصولات این طرح خواهد بود که ارزشافزوده بالا و گردشمالی خوبی در منطقه ایجاد خواهد کرد. زمانی هم که فولادسازی این طرح وارد مدار تولید شود؛ گردشمالی بالای ده تا پانزده هزار میلیارد تومان در منطقه به ارمغان میآورد که با مدیریت صحیح میتوان حداقل حدود هزار میلیارد تومان هم سودآوری در طرح ایجاد کرد.
- طرح فولادسازی قائنات چه زمانی راهاندازی میشود؟
- واحد فولادسازی این مجتمع انشاالله انتهای سال آینده (اواخر 1400) راهاندازی خواهد شد. در حال حاضر کوره این فولادسازی نصب شده و پیشرفت فیزیکی 50 درصدی داشته است. تأمین تجهیزات به طور کامل انجام شده و فقط باید نصب شود. این خبر خوبی است که تجهیزات این طرح کاملاً تأمین شده و تنها نصب آن باقیمانده که سعی میکنیم تا دهه فجر سال آینده واحد فولادسازی قائنات هم وارد مدار تولید شود.
- برای تامین نیرویانسانی موردنیاز این طرح تا چه اندازه از نیروهای بومی منطقه استفاده شده است؟
- در ارتباط با تامین نیرویانسانی موردنیاز این طرح با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی و دستورالعملهای لازم و با برگزاری آزمون استخدامی و مصاحبه درصددیم که از حداکثر نیروی بومی با شایستهسالاری و بومیگزینی استفاده کنیم. وظیفه ما این است که نخبهترین جوانان بومی منطقه را جذب صنعت کنیم و با آموزشهای مناسب آنها را به عنوان یک دستاورد صنعتی برای منطقه به یادگار بگذاریم؛ چراکه هر چه افراد با استعدادتر و نخبهتر جذب بخش صنعت شود تا دهههای آینده در منطقه میتوانند منشأ اثر و تحول باشند.
راهاندازی فولاد قائنات یک اتفاق بسیار مبارک است که پس از ۱۲ سال به انجام میرسد و این مجتمع نقش مهمی در توسعه این منطقه در استان خراسانجنوبی خواهد داشت. سیاست بومیگزینی و استفاده از نیروهای نخبه بومی؛ در این مجتمع رعایت خواهد شد تا مردم نجیب این منطقه از مواهب این طرح صنعتی بهرهمند شوند.
- هدف هم همین است که در مناطق محروم برای بومیهای ساکن این مناطق اشتغال ایجاد شود.
- نیروهای بومی که به خوبی تربیت شوند و آموزش بینند؛ باعث توسعهیافتگی نسلهای بعدی در همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میشوند که این موضوع در همه جا نتیجه مشابهای خواهد داشت.
- با توجه به ماههای پایانی دولت دوازدهم؛ چه طرحها و پروژههایی را در دستور کار دارید؟
- هدفگذاری اصلی ما این است که اوایل سال آینده فولادسازی سپیددشت به عنوان اولین طرح فولادسازی طرحهای هفتگانه به بهرهبرداری برسد و قبل از پایان امسال و در دهه فجر راهاندازی حوزه احیاء طرح قائنات را داشته باشیم.
- و صحبت پایانی؟
- شرایط اقتصادی کشورمان در شرایط تحریم و غیرتحریم به ما نشان داد که تنها راه عزتملی؛ افزایش تولید صنعتی و اشتغالزایی است. در همین خصوص اگر به فرمایشات مقاممعظمرهبری توجه داشته باشید؛ بیش از ده – پانزده سال است ایشان شعارهایی که تعیین میکنند؛ در حوزه تولید، اشتغال و اقتصادی است و برای ما این موضوع حجت است که باید تمام تمرکزمان را در این مسیر قرار دهیم؛ چراکه مقاممعظمرهبری به عنوان پیر و دانای کشور همواره تمرکزشان را در حوزه اشتغال و تولید ثروت گذاشتهاند و صنعت فولاد جایی است که میتواند به ما عزت ملی بدهد