*استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های داخلی در صنعت بیمه به عنوان یکی از ابزارهای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد. با توجه به اهمیت نقش صنعت بیمه در کنار بخش های دوگانه بانک و بورس برآورد جنابعالی از اقتصاد مقاومتی چیست؟
پیش از پاسخدادن به این پرسش باید تاکید کنم که استفاده از ظرفیتها و توانهای داخلی، علیرغم قرار گرفتن در شرایط اقتصاد مقاومتی یا گذشته از ابزاری برای اقتصاد مقاومتی بودن، خود یک اصل انکارناپذیر است. اصلی که باید اساس هر سازمانی باشد که با فعالیتهای اقتصادی درگیر بوده و برای تداوم آن فعالیتها در یک جامعه و جغرافیا میکوشد؛ چراکه یک نهاد اقتصادی تا از تمامی ظرفیتها و توانهای آن اجتماع و گستره جغرافیایی که در آن فعالیتمیکند استفاده نکند؛ هیچ تداومی را نمیتواند برای خود متصور باشد.
رهبر معظم انقلاب اولین بار «اقتصاد مقاومتی» را در دیدار شهریور ماه سال 89 خود با کارآفرینان به کاربرده و آن را با کارآفرینی برابر دانستند و فرمودند:”فشار اقتصادی دشمن و آمادگی کشور برای جهش، دو عاملیست که روز به روز نیاز ما را به کارآفرینی بیشتر و بیشتر کرده و خواهدکرد”. در همین راستا میتوان به تعریفهای بسط داده شده برای حوزههای مختلف رسید. به تعبیر من اقتصاد مقاومتی چیزی جز کاستن مدام وابستگیها و ماندن بر مزایای تولید در داخل نبوده و بنای آن بیشک باید بر خواست و اراده ملی گذاشته شود که همانا رسیدن به خوداتکاییست.
تنها در این صورت است که نقاط خستگی و تهدید در شرایط بغرنج کنونی درکخواهد شد و آنگاه با حصول چنین درکی میتوان امیدوارانه و با تدبیر به این اندیشید که چگونه باید از تمامی تهدیدها؛ فرصت ساخت و باوری همگانی در مردم برانگیخت؛ باوری که خواه ناخواه آنها را به مشارکت در این مقاومت دعوت کرده و با اعمال مدیریتهای مدبرانه در تمامی سطوح به این مفهوم مهم نزدیک شد و در هرگام این نزدیک شدن خود و مردم را متوجه این مهم کرد که چنین مقاومتی نه تنها به معنای ریاضت نبوده؛ بلکه میتواند و باید به کارآفرینی بینجامد؛ کارآفرینی که روی دیگر آن یا به واقع باید گفت معنای حقیقی آن همانا شکوفایی اقتصادی و رفاه عمومیاست.
البته با تدقیق در ارکان این نگرش اقتصادی به نکات مهمتری می توان پی برد و با اتکا به این نکات به مجموعهای از راهکارهای قابل بسط در صنعت بیمه رسید. مهمترین رکن چنین اقتصادی همانطور که از معنای لغوی آن برمیآید؛ مقاوم بودن آن است؛ مقاومتی که بتواند رویاروی تمامی توطئهها ایستادگی کرده و به استحکام کشور بینجامد.
همچنین بهرهبردن از تمامی ظرفیتهای دولت و ملت نیز دیگر رکن بسیار مهمی است که توجه به آن بیشک اتکا به اصل 44 است؛ اصلی که بارها و بارها بر آن تأکید شده و همه ما باید تمام اهتمام خود را در تحقق آن بهکار ببندیم و به سمتی برویم که تکیه اصلی بر بدنه مردم باشد. در واقع هرچه قدرتمندتر کردن بخش خصوصی (البته من این موضوع را در ادامه و در ارتباط با شرکتهای بیمه تشریح خواهم کرد) مدنظر است.
البته حمایت از تولید ملی و مدیرت مصرف را هم باید به عنوان دیگر ارکان مهم چنین اقتصادی برشمرد. در اینجا لازم است بگویم گذشته از عناوین ـ چراکه تا به حال بارها با عبارت اقتصاد تهاجمی نیز روبهرو بودهایم ـ اصل برای همه ما در تمامی حوزها یک چیز بوده و آن همانطور که پیشتر هم اشاره شد اقتصادی است که در شرایط فشار و تحریم و از همه مهمتر دشمنیها و کارشکنیهای خارجی بتواند تضمینکننده رشد و شکوفایی اقتصاد کشور بوده و رفاه عموم مردم را درپی داشته باشد؛ به معنای اخص کلمه مردمی و پویا باشد.
*بدون شک امنیت یکی از مهمترین پایه های اساسی در توسعه اقتصادی است که این امر در ارتباط مستقیم با صنعت بیمه و مدیریت ریسک است. شما به عنوان یکی از ارکان این صنعت چه راهکارها و اقداماتی را در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی انجام داده اید تا این امر جنبه کاربردی و عملیاتی پیدا کرده و دچار شعارزدگی نشود؟
به نظر من این مفهوم اساسی نمیتواند دچار شعارزدگی شود؛ چراکه کشور در مسیر رشد و تحولات تاریخی قرار دارد و حرکت ما حرکتی سازنده و رو به جلوست؛ حرکتی که میکوشد به تمامی مفاهیم گفته شده جامه عمل بپوشاند. پیش از برشمردن اقدامات چند سال گذشته این شرکت که بنده افتخار خدمتگزاری در آن را دارم ابتدا باید به این مهم بپردازم که اساسا صنعت بیمه در این راستا میتواند دست به چه اقدامات سازندهای بزند؟
همانطور که همه ما میدانیم متأسفانه فرهنگ بیمه هنوز آنچنان که باید در جامعه ایرانی جا نیفتاده و خود را با زندگی روزمره مردم درگیر نکرده است. یا به عبارت دیگر میتوان به همان گزاره همیشگی رسید و باز تکرارکرد که متأسفانه ما مردمی به شدت خطر پذیریم و این خطرپذیری در لایههای مختلف بروز پیدا میکند و بعضا آسیبهای جدی و خسارات جبرانناپذیری را هم به بارمیآورد.
نمیخواهم تکرار مکررات کنم اما به هر حال نمیشود از کنار حوادث اخیر و از همه مهمتر از حادثه تلخ پلاسکو بهراحتی گذشت؛ در نتیجه به گمان من به عنوان اصلیترین اقدام این صنعت بیشک باید همچنان معطوف به فرهنگسازی در لایههای مختلف اجتماعی بوده و با بهکارگیری شیوههای نو تلاش کرد که گونههای مختلف بیمه و مزایای هریک از آنها برای تمامی آحاد جامعه بازتعریف شود.
این گام اول است که در سالهای گذشته شاهد تحولات چشمگیری در این زمینه بودهایم و این امید میرود که این روند به همین ترتیب رو به رشد باشد و ضریب نفوذ بیمه در جامعه همیشه خطی صعودی داشته باشد. برای تکمیل این موضوع میتوان مثالی زد؛ همانطور که پیشتر گفته شد یکی از مهمترین رکنهای برشمرده حمایت از تولید داخلی و راهاندازی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط است، حال متولیان این واحدها نیز برآمده از همین فرهنگ هستند و شاید بسیاری از آنها همچنان بر اهمیت بیمه واقف نبوده و نیروهای انسانی و همچنین ابزار و فضای کار خود را بیمه نکنند؛ صنعت بیمه باید در برابر آنها مسئول باشد و پیش از هرچیز این برایش اهمیت داشته باشد که در کنار مردم ایستاده و آنها را نسبت به اهمیت مقوله بیمهبودن متوجه و پیشگیرانه تمامی راههای مقابله با خطرات احتمالی را به آنها گوشزدکند.
به نظر من صنعت بیمه آنجایی میتواند بیشترین خدمت را به تحقق چنین اقتصادی بهانجام برساند که گذشته از واحدهای صنعتی و صنعتگران بزرگ در کنار تمامی آحاد جامعه بایستد و خود را در برابر انتقال مفاهیم بیمه به آنها مسئول بداند و تا پایان مدت بیمهنامهها در کنار بیمهگزاران خود باقی بماند و از هر تلاشی برای کاستن خسارتهای محتمل فروگذار نباشد.
*شرکت بیمه دانا در این خصوص چه عملکردی داشته است؟
در همین راستا اگر به عملکرد شرکت بیمه دانا طی چند سال گذشته نگاهکنید می بینید که اصل برای ما به اجرا درآوردن حداکثری این مفاهیم بوده و گذشته از آن تمام آنچه در توان داشتهایم را بهکار بستهایم که در برابر محیط زیست و جامعهای که محل فعالیت ماست؛ مسئولیتپذیر باشیم و در دل بحرانها دستاوردهای بزرگی را رقم بزنیم.
با نگاهی به آمارها می توان به تلاش همکاران و نمایندگان ما برای تحت پوشش قراردادن حداکثری واحدهای خدماتی، تولیدی و اقداماتی که برای نزدیککردن آنها به استانداردهای ایمنی و سلامت فضای تولید و کسب و کار داشتهایم پی برد.
یکی دیگر از مهمترین اقدامات چندساله این شرکت در راستای تحقق توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت مردمی، توسعه ساختارمند و هدایتشده شبکه فروش بوده است، تا جایی که همین تغییر خود را در ساختار کلی شرکت نیز نشانداده و توسعه شبکه فروش بر اساس معاونتی با همین عنوان تبدیل شد. همچنین شرکت در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روانسازی نظام توزیع و قیمتگذاری و به طبع آن روزآمدسازی شیوههای نظارت بر بازار طی این چندساله تمام تلاش خود را برای واحدکردن و تقویت بخشیدن به حسابهای داخلی شرکت به انجام رسانده که دستاوردهای قابل توجهی داشته است.
توسعه پایگاه اطلاعرسانی الکترونیک و بهکارگیری روشهای نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تسهیل در خدماترسانی و هرچه کارآمدترشدن نظام قیمتگذاریها، صدور بیمهنامهها و پرداخت خسارتها هم در همین راستا بوده است و به گونهای شگفتانگیز موجب افزایش بهرهوری در حوزه بازده سرمایهگذاری، منابع انسانی و رضایت مشتریان شده است.
* یکی از راهکارهای مطروحه توسط بیمه ها؛ بحث بیمه های اتکایی است. ابتدا اقدامات صورت گرفته در این زمینه، چیستی و چگونگی آن را تشریح کرده و سپس آن را در اقتصاد به خصوص رشد اقتصادی در اقتصاد مقاومتی بیان کنید؟
در بند 22 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اینگونه آمده که دولت مکلف است برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگسازی و بسیج همه امکانات کشور اقداماتی را معمول دارد که یکی از آنها رصد برنامههای تحریم و افزایش هزینه برای دشمن است. همچنین بر مدیریت مخاطرات اقتصادی از راه تهیه طرحهای واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی نیز بهشدت تأکیدشده است؛ حال در همین راستا علاوه بر تشکیل کلوپهای بیمهای و حسابهای اتکایی ویژه تحریم، شرکتهای بیمهای مستقیم یا اتکایی جدیدی نیز ایجاد شد و تمام تلاش بر این بود که ریسکها تا جای ممکن میان شرکتهای بیمه توزیع شود که البته شد؛ اما متأسفانه همانطور که همه میدانیم یکی از مهمترین مفاهیم تثبیت شده در علم بیمه نگه نداشتن ریسکهای بزرگ در داخل کشور است و همه ما امیدواریم که با تغییر شرایط بتوانیم تا جای ممکن این خطرات را از کشور خارجکنیم. اما مهم این است که صنعت بیمه نشان داد که در بدترین شرایط تحریم با اتکا به سابقه دیرین و توان فنی و کارشناسی این صنعت، بدون صرف هزینههای گزاف، شرایط بسیار دشوار تحریم را از سر بگذراند و آینده پیش رو قطعا مسیر سهلتری خواهد بود.
* افزایش ثبات مالی، جانشینی برای برنامه های تامین اجتماعی دولت، تجهیز پس اندازها و کاهش خسارت چهار محور اصلی تامین رشد اقتصادی از کانال بیمه است. نقش های چهار گانه بیمه در تحقق اقتصاد مقاومتی را چگونه ارزیابی می کنید؟
ثبات مالی و رشد متوازن و دائمی به قویتر و بزرگتر شدن شرکتها خواهد انجامید و این توانمندی و بزرگی تأثیر مستقیمی در تمامی سطوح فعالیتها و خدمات شرکتها خواهد گذاشت و این دقیقا همان موضوعی است که دنباله آن را با دقیق شدن در افزایش پرتفوی و حجم خسارات پرداختی بیمه دانا طی چندسال گذشته و تأثیر آن در روند خدماتدهی و پاسخگویی به بیمهگزاران به خوبی خواهید دید.
تجهیز پساندازها نیز اگر به سمتی برود که فرصت های بیشتری برای سرمایهگذاری در اختیار شرکتهای بیمه قرار داده و مجوز حضور آنها در حوزههای مختلف فراهم شود پس درآمدهای بسیار قابل توجهی را در پیخواهد داشت و شرکتها را چنان توانگر خواهدکرد که دیگر نه تنها در برابر پرداخت خسارتها و بهبود خدماترسانی مشکلی نخواهند داشت که خود این توانگری میتواند به تحقق آرمانهای چنین اقتصادی کمکهای شایستهای کند. در مورد کاهش خسارتها اما پیشتر نیز توضیح مختصری داده شد، بههمان میزان که شرکتهای بیمه خود را درکنار بیمهگزاران قرار داده و خود را مشاوران بیمهگزاران خود بدانند و در به استاندارد رساندن فضاهای کاری و سلامت آنها بکوشند نه تنها مسئولیت اجتماعی خود را به انجامرساندهاند که حجم قابل توجهی از خسارات را هم خواهند کاست.
اما جانشینی شرکتهای بیمه به جای برنامههای تأمین اجتماعی دولت سر حرفی را بازمیکند که تقلای بیپایان سالها سال بخش خصوصی کشور برای انحصارزدایی از بیمههای پایه است؛ ما چه بخواهیم چه نه، باید بپذیریم که عمده برنامههای تامین اجتماعی دولتها ناکارآمدند و دولت باید بپذیرد که چارهای جز واگذاری این برنامهها به شرکتهای خصوصی ندارد؛ برای تثبیت این موضوع کافی است نگاهیداشته باشید به سابقه چهلو دو ساله و دستاوردهای بیمه دانا در زمینه بیمههای تکمیلی درمانی. نگاهیداشتهباشید به تمام این بیست و چندسالهای که این شرکت بیمه پایه وزارت نیرو را برعهده داشته و کارآمدی خود را در ارائه بهترین خدمات تثبیت کرده و وزارت نیرو را به مشتریان راضی بیمه دانا تبدیل کرده است.
*و صحبت پایانی؟
به صراحت میتوان گفت که صنعت بیمه کشور توان این را دارد با دریافت مبالغی بسیار کمتر از سهم 30 درصدی کارکنان بخش خصوصی کشور، خدماتی به مراتب بهتر و حرفهایتر هم در حوزهدرمان و هم در حوزه بازنشستگی ارائه دهد. احساسمیکنم این مهم نیازمند عزم و ارادهای ملی است و دولت باید هرچه زودتر عمده این برنامهها را به شرکتهای خصوصی واگذارکند.
مسئله مهم در این زمینه دقیقا اینجاست که شرکتهای بیمه به هیچ وجه برای عهدهدارشدن این برنامهها نیازمند توانبخشی نیستند؛ چراکه به واقع میتوان گفت سالها فعالیت این شرکتها در جامعه آنها را توانمندکرده و همه ما بهخوبی و روشنی میدانیم که شرکتهای بیمه هر لحظه آماده عهدهدار شدن این برنامهها هستند.
بهتر است صحبتهایم را با همین موضوع به پایان برسانم که این مقوله نهتنها مقولهای غیرواقع و منطقی نیست که به صراحت باید اعترافکرد که تحقق چنین موضوعی همانا برداشتن گامی استوار و سازنده در راستای رسیدن به اقتصاد مقاومتی و بیشترکردن سهم بخش خصوصی و مردم خواهد بود.